در آخرین سفر محمدرضا پهلوی و فرح به آمریکا چه گذشت؟
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۵۳۰۲۶
همشهری آنلاین- الهام دانایی سرشت: ۴۵سال پیش در چنین روزهایی، محمدرضا پهلوی و فرح دیبا راهی آمریکا شدند تا از نقار جیمی کارتر در جریان رفتار انتخاباتی شاه در آمریکا بکاهند. این رویداد اما، نتایجی غیر منتظره به بار آورد و به عکس خود مبدل شد! مقال پیآمده، ابعاد این رویداد تاریخی را بازخوانده است.
شاه در تکاپوی رفع و رجوع یک حمایت انتخاباتیانتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۱۹۷۶میلادی (۱۳۵۵شمسی)، در حالی به پایان رسید که پیروزی «جیمی کارتر» ـ نامزد حزب دمکرات ـ به هیچوجه خوشایند شاه نبود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موجب شد تا شعارهای مبهم، فدای مصالح سیاسی شود. «سایروس ونس» ـ وزیر وقت امور خارجه آمریکا ـ صراحتا میگوید: «ما از قبل به این نتیجه رسیده بودیم که پشتیبانی از شاه بهنحویکه بتواند نقش سازندهای در مسائل منطقهای بازی کند، به نفع مصالح ملی ماست ...» او تصریح میکند: «بین سیاستهای شاه و منافع اساسی ما در منطقه، همسویی قابلتوجهی برقرار بود ...»(۱)
در میانه نوامبر ۱۹۷۷(آبان ۱۳۵۶)، درست یک سال بعد از روی کارآمدن کارتر، محمدرضا پهلوی به دعوت رئیسجمهور جدید آمریکا، راهی ایالاتمتحده شد. این دعوت برای شاه بسیار مسرتبخش بود چرا که «از نظر شاه این سفر، نشانه اولیه مهم حمایت کارتر از سیاستها و حاکمیت او» تلقی میشد. (۲) با وجود خوشحالی اولیه شاه از این سفر سیاسی، از بدو ورود او به آمریکا، وقایعی رخ داد که این سفر را برای شاه تلخ کرد و از جنبه تبلیغاتی، برای دستگاه پهلوی افتضاح به بار آورد!
سفری با سوغات اشک و تلخی برای شاه!محمدرضا پهلوی و همسرش بهدنبال دعوت رسمی جیمی کارتر، عازم آمریکا شده و در ۲۳آبان ۱۳۵۶ وارد این کشور شدند. سفر محمدرضا پهلوی به آمریکا، تظاهرات گسترده ایرانیان خصوصاً دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا را بهدنبال داشت. شاه و فرح در ۲۴آبان، با هلیکوپتر از محل اقامت خود در ویلیامزبورگ عازم کاخ سفید در واشنگتن شدند تا در مراسم استقبال از سوی کارتر و همسرش شرکت کنند.
سفر محمدرضا پهلوی به آمریکا، تظاهرات گسترده ایرانیان در آن نقطه را در پی داشت؛ بهطوری که همزمان با مراسم سخنرانی شاه و کارتر در ۲۵آبان، تظاهرات گسترده و بیسابقهای از سوی دانشجویان ایرانی انجام شد. مراسم در حالی انجام میشد که فاصله میان جمعیت طرفداران و مخالفان شاه در بیرون از محوطه کاخ سفید و تعداد پلیسهایی که برای برقراری نظم حضور داشتند، کم بود. هنگام نواختن دسته موزیک، تظاهرکنندگان مخالف شاه شروع به تحرک کرده و پس از درگیری با پلیس، به صف طرفداران شاه حمله بردند و پلیس آمریکا به ناچار برای متفرق کردن آنان، از گاز اشکآور استفاده کرد که سرایت گاز اشکآور به محوطه کاخ سفید، موجب جاریشدن اشک از چشمان حاضران در مراسم ازجمله شاه و کارتر شد.
تعداد مخالفان شاه در این درگیری، نزدیک به ۴۰۰۰نفر بود که به ۱۵۰۰نفر از موافقان حمله بردند و در جریان این درگیری، ۱۲۴نفر از تظاهرکنندگان و افراد پلیس مجروح شدند. هنگامی که شبکه تلویزیونی ان بی سی آمریکا تصاویر و فیلمهای مربوط به تظاهرات دانشجویان را پخش کرد، مفسر این شبکه آن را به اعتراضات گروهی از آمریکاییها، در جهت مخالفت با جنگ ویتنام در دهه۱۹۶۰، شبیه دانست.
بهگفته خبرگزاریها از زمان جنگ ویتنام، پایتخت آمریکا شاهد چنین تظاهراتی نبوده است! جیمی کارتر در کتاب خود، آن لحظه را به یادماندنی و همسرش رزالین، این واقعه را فراموشنشدنی نامیده است. کارتر بعدها از آن، بهعنوان یک واقعه شوم یاد کرد. (۳) البته در تمام طول مسافرت شاه، تظاهرات پراکندهای در نزدیک کاخ سفید و دیگر نقاط واشنگتن همچنان جریان داشت، ولی بهدلیل آمادگی بیشتر پلیس، حادثه جدی دیگری رخ نداد.
فریادی علیه نوکری شاه برای آمریکابی تردید نباید نقش امامخمینی(ره) را در تظاهراتی که در خارج از کشور برگزار میشد، نادیده گرفت. ایشان کمی پیش از دیدار شاه و کارتر، در پیامی خطاب به دانشجویان چنین فرمودند: «من به این جنبش و بیداری عمومی که در کشورهای اسلامی عموماً و در ایران خصوصاً پدید آمده و به این تنفر عمومی از دستگاههای ظلم و وحشیگری و استعمار و استعمارگران، امیدها دارم...»، «باید شاه و دار و دستهاش بدانند که چه در ملاقات با رئیسجمهور آمریکا، موفق به تجدید نوکری و تثبیت مقام غیرقانونی بشود یا نشود، ملت ایران او را نمیخواهد و دست از مبارزه برنمیدارند... د.»(۴)
چنان که «ویلیام سولیوان»، سفیر وقت آمریکا در ایران به یاد میآورد: «اجتماع گروههای مخالف شاه، ابتدا در شهر ویلیامزبورگ صورت گرفت. چند تن از تظاهرکنندگان هم عکسهایی با خود حمل میکردند که در آن موقع برای عموم آمریکاییها خیلی آشنا نبود و آن عکسهای آیتالله خمینی بود. بعضی از شعارها که مضمون آن به یادم مانده، شاه را نوکر آمریکا معرفی میکرد و خطاب به آمریکاییها نوشته بود: «آمریکا دست از ایران بردار!»(۵)
همچنین انجمن اسلامی دانشجویان در شمال کالیفرنیا با صدور یک بیانیه ۸صفحهای، بهشدت علیه شاه و سیاستهای کارتر موضعگیری کرد. این بیانیه سیر به قدرت رسیدن پهلوی و تثبیت حاکمیت آن رژیم را ترسیم کرد، تا نشان دهد دولتهای خارجی چه نقشی در این مهم داشتهاند. دانشجویان سپس با اشاره به کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲، نقش آمریکا را در آن کودتا برملا کردند.
در بخشی از این بیانیه مبارزات امام خمینی(ره) با امپریالیسم آمریکا و رژیم شاه یادآوری شده بود تا بدین نحو، همسویی این دو دولت نیز بهنوعی تبیین شود. دانشجویان در پایان این بیانیه با اشاره به سفر شاه به آمریکا تصریح کرده بودند: «و اینک شاه به آمریکا میآید؛ شاهی که در ایران از هیچچیز مشروعیت نمیگیرد و تنها از غرب مشروعیت کسب میکند. باید این دیوار فریب را فرو ریخت و به افکار عمومی جهان رساند که شاه خائن است و فاسد است و قاتل است، ولی در ضمن نباید فریب تبلیغات دستگاههای غرب را خورد. روابط میان طبقه حاکمه جامعه سلطهگر و طبقه حاکمه جامعه زیرسلطه، روابطی دیالکتیکی است؛ سرانجام هر دو به یک هویت میرسند.
اگر نیکسون و شاه، اگر کارتر و شاه از یک جنس نبودند و در فساد یک هویت نداشتند، در یک جا گرد نمیآمدند ... » در بند پایانی این بیانیه آمده بود: «و اینک ماییم و جنازههای قربانیان پر شمار این رژیم. ماییم و ملتی که به ضعف کشیده شده، به بند کشیده شده، ولی سربلند و مغرور فریاد نه سر میدهد و یاری میطلبد. ماییم و بیش از ۵۰هزار انسان آزادهای که بهخاطر این ملت در بندند.
ماییم و چشمان کور شده و دستان بریده شده میثمیها، ماییم و سفر شهادت شریعتیها و شهادت در تبعید حاج مصطفی خمینیها، ماییم و طالقانیها و منتظریها در زندان، ماییم و خمینی مرجع تقلید در تبعید، و به یاد بیاوریم پیام وی را که اکنون سکوت در مقابل این نقشهها و فجایع، در حکم انتحار است و استقبال از مرگ سیاه و سقوط یک ملت بزرگ است. تا فرصت از دست نرفته، لازم است که سکوت شکسته شود و اعتراض آغاز گردد... د.»(۶)
اگرچه شاه در مصاحبهای با یکی از تلویزیونهای آمریکا، در اینباره گفت اطمینان دارد که اگر اغلب این تظاهرکنندگان، مارکسیست هرج و مرجطلب نباشند، بسیاری از آنها هستند.
او علت این تظاهرات را اهمیت روزافزون ایران دانست. وی گفت: «وقوع این حادثه، بر مذاکراتش با کارتر تأثیری نداشته است، ولی از مطبوعات آمریکا بهدلیل طرفداری از مخالفانش گله کرد. (۷) تسامح آمریکا هنگام برگزاری تظاهرات ضدشاه، او را دچار سردرگمی کرد و گمان برد که این احساسات، از سوی آمریکا حمایت میشود؛ بهخصوص اینکه مقامات آمریکایی اعتقاد داشتند، پلیس آمریکا در این حادثه بسیار ضعیف عمل کرده بود. (۸) بدین صورت، این حادثه به نقطه تاریک سفر شاه تبدیل شد که قرار بود تبلیغات وسیعی روی آن صورت بگیرد.
جهانیشدن ماهیت واقعی حکومت پهلویهنگام سفر شاه به آمریکا، بارها صدای اعتراض دانشجویان ایرانی، از طریق رادیو و تلویزیون به گوش میلیونها نفر از مردم جهان رسید. خبر تظاهرات دانشجویان ایرانی در صفحه اول معروفترین و پرتیراژترین جراید آمریکا، از قبیل «نیویورکتایمز»، «واشنگتنپست»، «ویلجویس»، «کریسشنساینسمانیتور»، «واشنگتناستار» و... منعکس شد.
در این سفر ۳روزه، دهها مقاله در جراید آمریکا چاپ شد که در آن درباره خفقان در ایران و زندان و شکنجه مخالفین شاه مطالبی نوشته شده بود. هرچند که در میان گزارشهای مربوط به سفر شاه، بودند مقالاتی که از «پیشرفتهای ایران تحت رهبری شاه» سخن گفتند و بهطور ضمنی بر این ادعای شاه که مخالفین او همه یک عده «تروریست» و «وطنفروش» هستند، صحه گذاشتند، لکن اکثریت قریب به اتفاق مقالاتی که در این زمینه در جراید آمریکا به چاپ رسیدند، شاه را با عنوان حقیقیاش، یعنی کسی که توسط شکنجه و ترور، حکومتش را برپا نگهداشته معرفی کردند.
سفر شاه ثابت کرد که مبارزه پیگیری که ظرف چند سال گذشته در خارج از کشور شروع شده، بالاخره توانسته است مهر سکوت دستگاههای ارتباط جمعی را در رابطه با واقعیات رژیم شاه بشکند. در حقیقت نقش اقدامات دانشجویان مبارز در آمریکا، در ایجاد فضای رسانهای و روانی علیه رژیم پهلوی و رساندن پیام امامخمینی(ره) به رسانهها و محافل سیاسی غربی، قابلتوجه بود.
از طرف دیگر، افشای بیش از پیش برخی از حقایق زندگی در ایران تحت دستگاه اختناق پهلوی، نشانهای بود از عمق بحرانی که حکومت شاه با آن روبهرو بود؛ حکومت استبدادی شاه در اذهان عمومی جهان، بهعنوان یکی از نفرتانگیزترین نمونههای شقاوت و لغو اساسیترین حقوق بشر. از سوی دیگر پخش تصاویر مربوط به این وقایع در سراسر جهان، تأثیر فراوانی در افکار عمومی به جای گذاشت و به عقیده «سولیوان» «با اینکه تظاهرات و درگیری در برابر کاخ سفید بیش از چند دقیقه طول نکشید، ولی تکرار این صحنه در روی صفحه تلویزیونهای دنیا و صحنه غیرعادی اشکریختن شاه و رئیسجمهور آمریکا هنگام سخنرانی، مطلوب مخالفان بود....»(۹)
«واشنگتناستار» در ۱۶ نوامبر مینویسد: «وقتی از رئیسجمهور پرسیده شد که آیا حالا او میدانست که چه احساسی به لیندون جانسون و ریچارد نیکسون در زمان تظاهرات ضدجنگ ویتنام دست میداد، وی به آهستگی به خبرنگاران گفت: آهان، من هم آن احساس را پیدا کردم. امیدوارم آن روزها دیگر برنگردند ...»
شاه نیز در پاسخ به خبرنگار نیوزویک که از وی پرسیده بود: «هماکنون در مورد آمریکا، چه چیز نگرانی اعلیحضرت را سبب میشود؟»، میگوید: «امید داشته و دعا میکنم که هرچه زودتر شما از آثار و عواقب جنگ ویتنام و جریان واترگیت رهایی یابید... د.» (۱۰) نگرانی شاه از «عواقب» جنگ ویتنام و جریان واترگیت قابل فهم است، تهاجم آمریکا به ویتنام و متعاقب آن افشای افتضاحات واترگیت در آمریکا بود که چشم بسیاری از مردم آمریکا را باز کرد. در هر صورت این تظاهرات، شاه را بیش از پیش نگران ساخت و انتشار اخبار آن بهطور مضاعف موجب رسوایی شاه شد و فرایند شکست سیاستهای شاه و آمریکا را سرعت بخشید. جیمی کارتر بعدها درباره آن روز اعتراف کرد: «روز ۱۵نوامبر ۱۹۷۷حوادثی را خبر میداد؛ گاز اشکآور اندوه دیگری را بهدنبال داشت.
طی ۲سال آینده و از ۱۴ماه بعد از آن حادثه، کشورمان و رابطه با ایران دچار مصیبت واقعی گردید ... »(۱۱) به اعتقاد «سایروس ونس» وزیر خارجه دولت کارتر نیز «این تظاهرات پس از چندین سال آرامش نسبی در میان جمعیت زیاد دانشجویان ایرانی در ایالاتمتحده، شاید برای شاه حکایت از این داشت که اپوزیسیون احیاشده، سال آینده بر ایران مسلط خواهد شد. برخی از تحلیلگران انقلاب در بازنگریای که از انقلاب ایران به عملآوردهاند، این تظاهرات را یکی از نشانههای پیش از موقع بحرانی دانستهاند که به انقلاب منجر شد... د.»
کد خبر 722112 منبع: روزنامه همشهری برچسبها جیمی کارتر تاریخ عمومی ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: جیمی کارتر تاریخ عمومی ایران دانشجویان ایرانی محمدرضا پهلوی رئیس جمهور جیمی کارتر جنگ ویتنام کاخ سفید برای شاه سیاست ها سفر شاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۵۳۰۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شمهای از بیکفایتی پهلوی
کتاب «ممل تهرونی» که از سوی نشر جمال منتشر شده، سری به دوران حکومت پهلوی میزند و نوجوان امروز را با بخشی از تاریخ کشور در آن دوران آشنا میکند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «ممل تهرونی» از جمله آثار نشر جمال در حوزه ادبیات انقلاب برای گروه سنی کودک و نوجوان است. این اثر که به قلم سیدسعید هاشمی نوشته شده، تلاش دارد با بیان خاطراتی از دهه 60، پیوندی میان نوجوان امروز با ماجراهای سالهای حکومت پهلوی برقرار کند. در معرفی این اثر آمده است: داستان کتاب «ممل تهرونی» دربارهٔ پسری به نام ممل است که در دههٔ 60 روایت میشود. در این کتاب نوجوانان با اتفاقاتی که کودکان و نوجوانان در آن دهه با آنها مواجه میشدند و خاطراتی که پدر و مادرشان در آن دوره داشتند، آشنا میشوند.
فاطمه شهروش، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی که به معرفی این کتاب پرداخته و برای انتشار در دسترس تسنیم قرار گرفته، نوشته است:
ممل یک پسربچه هفتهشت ساله است. پدر ممل اعتقاد دارد تابستانها وقت بچه در تهران تلف میشود. برای همین او را میفرستد قم پیش پدربزرگ و مادربزرگش. پدربزرگ ممل حجرهدار است و هر روز ممل را با خودش میبرد بازار؛ اما هنوز چند روزی از اقامت ممل در قم نگذشته که اتفاقات عجیب و غریبی در کوچهپسکوچههای محل رخ میدهد. سروکله غریبهای در شهر پیدا شده که میرود سراغ دختربچهها و زنها. طلاهایشان را میدزد و اگر مقاومت کنند بهشان آسیب میزند. تلاش مادربزرگ و پدربزرگ ممل برای دور نگه داشتن ممل از مهلکه بیفایده است.
ممل همه چیز را فهمیده و از اینکه به تنهایی به کوچه و خیابان برود، میترسد. از طرفی صدای مردم شهر به گوش پاسبانها و کلانتری نمیرسد. وقتی ریشسفیدها همراه آقابزرگ، پدربزرگ ممل، به کلانتری میروند تا از این اوضاع شکایت کنند، ستوان اینطور جوابشان را میدهد: «اگه امنیت ندارن، نذارید بیان توی کوچه. مقصر خود شما هستید. ما داریم تمام تلاش خودمون رو میکنیم. الان هم بیکار نیستیم. اعلیحضرت تازه به کشور برگشتند و ما میخواهیم یک جشن در شهر قم برگزار کنیم... حالا که خدا رو شکر خیانت مصدق و کاشانی برملا شد و اعلیحضرت به کشور برگشتن، به جای تشکر و قدردانی، اومدید لیچار میگید؟»
چرا نوجوان ایرانی هریپاتر میخواند، اما کتاب ایرانی نه؟ممل عکس محمدرضا شاه و و تیمسار زاهدی را در اتاق ستوان میبیند و بو میبرد که قضیه قرار نیست به این سادگیها حل شود. به این ترتیب نویسنده از دید ممل به گوشهای مبارزات مردم با رژیم حاکم و تلاشهایشان برای گرفتن حق اشاره میکند.
از آنجا که داستان در شهر قم دنبال میشود، مخاطب با شخصیتهای مذهبی و سیاسی آن دوره نظیر آقانجفی و آیتالله بروجردی نیز آشنا میشود. از محلههای قم نظیر چهارمردان و باجک نیز بارها در کتاب اشاره شده که آن را برای خوانندگان این شهر خواندنیتر و جذابتر میکند.
حرفهای درگوشی مردم کوچهوبازار و نوع برخوردشان با مأموران حکومتی به گونهای در کتاب بیان شده است که مخاطب را به خوبی با شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن زمان آشنا کرده تا به طور غیرمستقیم به بیکفایتی حاکمان این برهه تاریخی پی ببرند.
ممل تهرونی یک رمان 159 صفحهای است که پسربچههای بزرگتر از 9 سال از خواندنش لذت خواهند برد و به راحتی میتوانند خودشان را جای شخصیت قهرمان داستان بگذارند. آنها باید با دقت داستان را بخوانند تا بتوانند حدس بزنند، کدام یک از شخصیتهای کتاب مظنون اصلی است و همه آتشها از زیر سر او بلند میشود.
انتهای پیام/